جدول جو
جدول جو

معنی دوش بنی - جستجوی لغت در جدول جو

دوش بنی
چوبی که به عنوان اهرم به ریسمان دسته ی علوفه یا هیزم وصل
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خوش بینی
تصویر خوش بینی
خوش بین بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
ویژگی کسی که به جنبه های مثبت امور می نگرد، امیدوار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دول بند
تصویر دول بند
دستار و عمامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دور بینی
تصویر دور بینی
دیدن اشیا دور مقابل نزدیک بینی، عاقبت اندیشی
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه دور را بیند مقابل نزدیک بین، چشمی که دور را بیند مقابل نزدیک بین، عاقبت اندیش، دستگاهی که برای رویت اجسام دور (رصد کردن ستارگان یا رویت مناظر زمین) بکار رود. یا دور بین عکاسی دستگاهی که برای ایجاد تصویر واضح از شی یا شخص بکار رود. کلیه دستگاههای عکس برداری مشتملند بر: عدسی که تصویر را تشکیل میدهد، اطاق تاریک که عدسی در آن نصب شده، شاسی یا قرقره های فیلم که صفحه حساس روی آن قرار گیرد، دریچه نور که برای تنظیم و تغییر زمان عکس برداری بکار میرود، پایه که دستگاه روی آن بطور ثابت نصب میشود. یا دوربین نجومی دوربین آسمانی دستگاهی است که برای مشاهده اجرام فلکی و ستارگان آسمان بکار میرود. یا عینک دوربین عینکی که بوسیله آن نقاط نسبتا دور واضح دیده شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوشیدنی
تصویر دوشیدنی
لایق و سزاوار دوشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دو بینی
تصویر دو بینی
دو تا دیدن هر شی احولی، دو رویی منافق نفاق
فرهنگ لغت هوشیار
بنظر نیک در جهان وجهانیان نگریستن مقابل بدبینی، اعتقاد باین که جهان پر از لطف و صفا و سعادت است مقابل بد بینی
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه بنظر نیک در امور مینگرد مقابل بد بین، آنکه جهان آفرینش را پر از لطف و صفا می بیند مقابل بد بین
فرهنگ لغت هوشیار
آلت بستن گوش رفاده و عصابه ای که بر گوش بندند، آنچه آویزه گوش کنند: بخواهش چنان خواست آن هوشمند ز پندش دهد حلقه گوش بند. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
بریدن گوش قطع گوش، بحیله پول و مال از دیگری گرفتن مغبون کردن در معامله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
کسی که به سرنوشت و پیش آمدها بدگمان نباشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
Sanguine
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خوش بینی
تصویر خوش بینی
Optimism
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
sanguin
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خوش بینی
تصویر خوش بینی
optimisme
دیکشنری فارسی به فرانسوی
شنیده شده، گوشزد، سخن رازگونه و آهسته، سخن زیر گوشی، عمل سر بریدن گاو گوسفند در جشن ها و عروسی ها
فرهنگ گویش مازندرانی
گوسفند یا گاوی که هنگام ورود عروس به خانه ی داماد به او هدیه
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از خوش بینی
تصویر خوش بینی
otimismo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
optimista
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خوش بینی
تصویر خوش بینی
optimismo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
ottimista
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خوش بینی
تصویر خوش بینی
ottimismo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
otimista
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
乐观的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
жизнерадостный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خوش بینی
تصویر خوش بینی
乐观主义
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
optymistyczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خوش بینی
تصویر خوش بینی
optymizm
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
оптимістичний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خوش بینی
تصویر خوش بینی
оптимізм
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
zuversichtlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خوش بینی
تصویر خوش بینی
Optimismus
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خوش بینی
تصویر خوش بینی
оптимизм
دیکشنری فارسی به روسی